بالاخره بعد از اینکه تو کل کشور برف بارید روی استان گیلان کم شد و گذاشت مردم این منطقه سر سبز کشور عزیزمان ایران رنگ برفو ببینند.اما اینو به عنوانمقدمه گفتم تا به اصل مطلب برسم.امروز صبح هنگامی که جهت دادن امتحان آزمایشگاه رهسپار دانشگاه شدیم با بارش اندک برف در شهر دوست وهمسایه یعنی لاهیجان مواجه شدیم وفهمیدیم که بالاخره داره یه برف درست وحسابی می باره.در دانشگاه با خبرهایی که خبرنگاران ما به سمع ونظر ما رساندند به عمق فاجعه یعنی بارش شدید برف در شهرهای از لاهیجان به اونور(آستانه- رشت و...)پی بردیم.(اینم گزارش هواشناسی استان گیلان).اما بازم مثل اینکه روده درازی کردم وبه اصل ماجرا اشاره نکردم.اما اصل ماجرا : بعد از ظهر امروز من که PATباشم به همراه MATبا سرویس شخصیمون ( با تشکر از پدر MATکه درسرما وگرما یار ویاور ماست)به سمت دانشگاه حرکت نمودیم. پس از رسیدن به دانشگاه دیدن اینکه همه به سمت در ورودی دانشگاه در حال حرکت هستند (البته برف با شدت بیشتری در حال باریدن بود) این سوال برای ما پیش آمد که آیا آدرسو درست اومدیم یا نه؟ اینجا بود که ما پی بردیم که چه... (اولیشو ما می گیم بقیه اش را شما بگین – تعطیل- )هستیم.حالا تازه این اولیش بود چون که ما با استدلال های منطقی که از استادمون داشتیم باید پی می بردیم که ایشان در این روز برفی تشریف نمی آورند.اما جالب که اینم رو بهتون بگیم که از ما ...تر هم وجود داشت.( مثل دو تا از بچه ها که یکیشون از فومن و یکی دیگشون از صومعه سرا اومده بودن ؛ بابا ! شما دیگه چه ...ای هستین)
با سلام به شما عزیزان دوستدارPAT وMAT؛ یکی دو هفته ای بود که من که PATباشم براتون مطلب ننوشته بودم (البته MATعزیز جور منو کشید و براتون چندتا مطلب نوشت) اونم به خاطر رخدادهایی بود که برای من و مت رخ داده بود؛برای همین بعد از چندین هفته بازم با کوله باری از مطلب های ناب ( که تو هیچ وبلاگی بجز وبلاگ ما پیدا نمیشه) به سراغتون اومدیم، و اینم را باید بهتون بگم که با عرض شرمندگی به خاطر شروع شدن امتحان های پایان ترم بازم چند هفته ای در خدمت شما عزیزان نیستیم ، اما قول میدیم وقتیکه اومدیم با یه کامیون 18 چرخ مطالب بیاییم وهم چنین غیبت چند هفته ای هم نداشته باشیم.